تنهاییی یه جایی..... کل روز.... تو یه اتاق ....خدایا به دادم نمیرسی؟....کم کم دارم میترسم کمکم کن.....
منتظرم خدایا...... خط پایانت کوووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟...ایا جهنمت همین جایی که هستم نیست؟؟؟من اتشت را به نامردی ها و ... خیانتها ترجیح میدهم ........شاید اگر ایوب هم در عصر ما بود
صبرش لبریز میشد.....
خدایا خستم ..... خستم ......... ازز هرشب....میشه فردا بیدارم نکنی؟؟میشه.....
گفتن اگه عشقت یمیره چی کار میکنی گفت:منم با هلش میمیرم ....
گفتن اکه دوستت بمیره ؟....... حرفشو قطع کرد گفت:اینو نگو حتی اگه خودممم بمیرم نمیذارم دوستم بره .....
سلامتی همه ی دوستایی که با مرامن ..... همون دوستای واقعی....
تتولدت مبارک وست گلم مستانه هزار ساله بشی عزیزم ......دوستتت دارم .....
روزی تمام روستای ها تصمیمی گرفتند که برای بارش بااران دعا کننند روزی که همه جمع شدند فقط یک پسر بچه با خودش چتر اورده بود .....این یعنی ایمان
کودک یکساله ای را تصور کنید که وقتی او را به هوا پرتاب میکند نمیترسد......این یعنی اعتماد
هرشب به رختواخواب میرویم ما اطمینانی نداریم که فردا زنده بیدار میشویم اما ساعت را کوک میکنیم............این یعنی ایمان
زنـבِگـــےِ زَنــگ تَفریــפـــےِ
کـפּتـآـﮧ اَسـت
یـآבِمـآטּ بـآشَـב
زَنـگ بَعـב פـسآبــ בآریـــم
تعداد صفحات : 10
امیدوارم خوشتون بیاد و البته ورود افراد مثبت ممنوع نظر یادتون نره ممنون که به وبم سر زدین....